دوره 3، شماره 4 - ( 1402 )                   جلد 3 شماره 4 صفحات 325-309 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


گروه فلسفه، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده:   (601 مشاهده)
آپوریای ضرورت علّی را می‌توان ناظر به دوراهی (1) ملازمت دایمی، منطقی و متافیزیکی ضرورت و علیت و یا (2) نفی یکی بدون نفی دیگری و در واقع انکار ملازمت همیشگی ضرورت و علیت تعریف کرد. این رأی ارسطویی که هر چیزی علتی دارد، لزوماً نمی‌تواند منتج منطقی و فلسفی تعیّن‌باوری، نفی امکان آینده و انحلال قوه در فعل باشد. ضرورت، وصف علیت رخ داده در بستر واقعیت جاری حال و گذشته است، نه علیت رخ‌‌دهنده در آینده. می‌توان این معنا از ضرورت را مستلزم جبر و اصل موجبیت علّی ندانست. در واقع عملگر و جهت منطقی و متافیزیکی علیت، واقعیت بالفعل ضرورت است که همواره هم‌مصداق با نظریه جبر و موجبیت نیست. دیمکریتس با نادیده‌گرفتن علت غایی، همه کنش‌های طبیعت را به ضرورت تقلیل می‌دهد. تقلیل‌گرایی منتج از انکار غایتمندی عالم، ویژگی بارز ضرورت‌باوری مکانیکی دیمکریتی است.
 
متن کامل [PDF 796 kb]   (334 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: متافیزیک (باستان)
دریافت: 1402/5/22 | پذیرش: 1402/7/24 | انتشار: 1402/8/7

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.