گروه فلسفه، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران ، s.eslami@modares.ac.ir
چکیده: (1844 مشاهده)
تومیسم از قرن سیزدهم تا امروز استمرار داشته است و گاهی این مطلب حمل بر بیبدیلی این سنت شده است. از جمله، این سنت فلسفی در قرن بیستم به قالبهای مختلفی درآمد؛ برای مثال، گاهی صبغه «استعلایی» گرفت و گاه «اگزیستانسیالیست» شد. با این حال به علل و دلایلی این سنت کمتر با فلسفه تحلیلی ارتباط داشت. اما به مرور، پس از کارهایی فیلسوفانی چون پیتر گیچ، الیزابت انسکام و آنتونی کنی، زمینه برای داد و ستد بیشتر این دو سنت مهیاتر شد. سپس جان هالدین در سال ۱۹۹۰ به اتکای میراث فیلسوفان تحلیلی پیش از خود، تعبیر «تومیسم تحلیلی» را جعل کرد. هدف نوشته حاضر ارائه تصویری از این جنبش و توجه به برخی وجوه آن است. بنابراین، مختصراً دورههای تومیسم مرور میشوند. سپس به زمینهها و جوانههای تومیسم تحلیلی اشاره میشود. گام بعدی توضیح درباره تومیسم تحلیلی و توضیح درباره بعضی عناصر و وجوه شکلگیری آن است. تومیسم تحلیلی منتقدان خود را دارد؛ بنابراین به مواردی از نقدها به این جنبش و پاسخ به آنها اشاره خواهد شد. در انتهای مقاله، در ضمن جمعبندی، به «فلسفه اسلامی تحلیلی» نقب میزنیم.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
معرفتشناسی (تحلیلی) دریافت: 1400/6/21 | پذیرش: 1400/10/8 | انتشار: 1400/11/2
* نشانی نویسنده مسئول: تهران، پل نصر، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم انسانی، گروه فلسفه |