1- گروه فلسفه و منطق، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده: (674 مشاهده)
فراهستی شناسی نوفرگه ای از بحث برانگیزترین فراهستی شناسی های دهه های اخیر است. یکی از رایج ترین تلقی ها از این فراهستیشناسی، لحاظ آن ذیل گونه های فراهستی شناسیهای ساده نگر نظیر تنوع سورگرایی یا ماکسیمالیسم است. با این حال، اگر خود رویکرد فرگه و فراهستی شناسی قابل استنباط از این رویکرد را مدنظر قرار دهیم، نسبتی میان فراهستی شناسی فرگه ای و رویکردهای ساده نگر برقرار نخواهد شد. اگر فراهستی شناسی نوفرگه ای را در راستای فراهستی شناسی فرگه ای بخوانیم، خوانشی از این فراهستی شناسی خواهیم داشت که از مهم ترین ویژگیهایش
جدی نگرانهبودن است. نکته بنیادی این فراهستی شناسی آن است که در بستر هسته منطقی زبان طبیعی شکل میگیرد و نه زبان طبیعی صرف. با این حال، اگرچه استفاده از فراهستی شناسی فرگه ای برای خوانش نوفرگه ای ها، خوانشی ناسازگار بهدست نمی دهد، الزام هایی را بهویژه در واضحساختن روش شناسی تحمیل میکند. نیز با این خوانش، کارکرد روش فراهستی شناسیهای نوفرگه ای، کارکردی متافیزیکی در راستای تعیین مقوله شیء انتزاعی و نیز کارکردی معرفت شناسانه در جهت نحوه توجیه آنهاست و نه کارکردی هستی شناختی.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
متافیزیک (تحلیلی) دریافت: 1402/1/15 | پذیرش: 1402/3/8 | انتشار: 1402/3/29