پژوهشکده فلسفه تحلیلی، پژوهشگاه دانشهای بنیادی، تهران، ایران
چکیده: (482 مشاهده)
ابنسینا در آثار خود نظریه مجزا و مشخصی با عنوان نظریه عواطف مطرح نکرده است. اما بر اساس مطالب پراکنده او در باب نمونههایی از عواطف، به نظر میرسد عواطف نوعی حالات شناختی ارزیابانهاند که به دو دسته عواطف انگیزشی و عواطف غیرانگیزشی تقسیم میشوند. مولفه دیگری که به نظر میرسد در همه مصداقهای عواطف مشترک است لذت و درد است که البته شواهدی علیه این ادعا نیز وجود دارد. در باب ارتباط عواطف با بدن شواهد بیشتر به نفع فرض عدم رابطه ضروری میان عواطف و بدن است. در خصوص رابطه عواطف با اخلاق، تحلیل مفهومی فضیلت به عنوان یکی از ارکان بحث اخلاق نشان میدهد که نوعی رابطه ضروری میان عواطف و فضایل وجود دارد که این مطلب دال بر وجود رابطه ضروری میان عواطف و اخلاق است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
فلسفۀ ذهن (اسلامی) دریافت: 1403/2/23 | پذیرش: 1403/5/27 | انتشار: 1403/6/27